بخش خدماتی اقتصاد هر کشور شامل بانکهای تجاری، بانکهای ارائه دهنده خدمات سرمایهگذاری، قرضدهندگان، شرکتهای مدیریت مالی، تجار املاک و شرکتهای بیمه، خدمات مالی مشخصی را به مردم و شرکتها عرضه میکند. این قسمت از محیط تجاری و دنیای کسبوکار، به علت تاثیر بااهمیت بر اقتصاد کشورها و جهان، بهطور عمده، تحت تاثیر قوانین بسیار سختگیرانه و در بیشتر موارد، نظارت مستمر و مستقیم نهادهای موازی قرار دارند. بهخصوص، در شرایطی که موسسه/نهادی بهطور همزمان انواع خدمات مالی (برای نمونه، بیمه و سرمایهگذاری) را ارائه میدهند، تحت نظارت و بررسی شدید نهادهای مختلف (برای مثال، بانکهای مرکزی، بانکهای ایالتی، ضابطهگذاران بیمه، سازمانهای بورس و اوراق بهادار و غیره) قرار میگیرند. این دشواری برای شرکتهایی با محل فعالیت جغرافیایی متنوع، مضاعف بوده و هزینه بیشتری به آنها تحمیل میکند؛ زیرا علاوه بر قوانین جهانی و بینالمللی و حتی کشوری، در برخی موارد، باید به قوانین محلی یا استانی نیز پایبند باشند. در نتیجه، نقش واحدهای حسابرسی داخلی، مدیریت ریسک و تطبیق/همراستایی با قوانین و مقررات در این موسسهها/نهادها بسیار پررنگ است. در سطح بینالمللی، این نهادهای درونسازمانی در بسیاری از مواقع، ملزم به همکاری نزدیک و ارائه نتایج کار خود به ناظران هستند؛ تا جایی که برنامه حسابرسی سالانهشان نیز باید به تایید و تصویب این نهادها رسیده و کارکنان آنها، مدارک حرفهای مورد نظر ایشان را دریافت و نگهداری کنند.
در ایران اما، صنعت خدمات مالی بهمعنای بینالمللی آن وجود ندارد؛ اگرچه اغلب این خدمات قابل ارائه در سطح بینالمللی (بهغیر از نهادها/بازارها/ابزارهای مالی نوین و موضوعهایی از این قبیل)، نیز در ایران قابل ارائه و مشغول به فعالیت است. تعریف صندوق بینالمللی پول از صنعت خدمات مالی، شاید به جریان واقعی آنچه که در ایران میگذرد نزدیکی قابلتوجهی داشته باشد. مطابق این تعریف، ((خدمات مالی، فرایندهایی هستند که مطابق آن، کسبوکارها و مصرفکنندگان، کالاهای مالی (نظیر بیمهنامه یا سهام) دریافت میکنند.))
با مدنظر قرارگیری تفاوتهای ساختاری شرایط ایران و محیط بینالمللی (از تمامی منظرهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی)، کاربست و توجه به این رهنمودِ انجمن بینالمللی حسابرسان داخلی شاید در گام اول دشوار و حتی امکانناپذیر باشد، اما با بررسی و مطالعه دقیقتر، اجزای بسیاری از این رهنمود میتواند بهطور جداگانه توسط موسسهها/نهادهای ارائهدهنده خدمات مالی در ایران سودمند باشد؛ بهویژه، در شرایطی که همکاری نزدیک واحد حسابرسی داخلی با نهادهای ناظر، میتواند برای هر دو طرف سودمند بوده، از اتلاف منابع جلوگیری کرده و شفافیت اقتصادی را افزایش دهد.