در این بلاگ به اهمیت گذار از «انطباقگرایی» به «وجدان محوری» پرداخته شده است. این گذار، نقطه بلوغ برای حسابرسی داخلی است. انطباق تضمین میکند که کارها درست انجام میشوند؛ اما وجدان تضمین میکند که کارهای درست انجام میشوند. در این حالت، حسابرسی داخلی تنها پاسدار سیستمها نیست، بلکه مباشر «هدف» سازمان است. این تحول، حسابرسی داخلی را با والاترین ماموریتش همسو میسازد: حفاظت از یکپارچگی سازمان، نه فقط رویههای آن.
در این بلاگ به اهمیت گذار از «انطباقگرایی» به «وجدان محوری» پرداخته شده است. این گذار، نقطه بلوغ برای حسابرسی داخلی است. انطباق تضمین میکند که کارها درست انجام میشوند؛ اما وجدان تضمین میکند که کارهای درست انجام میشوند. در این حالت، حسابرسی داخلی تنها پاسدار سیستمها نیست، بلکه مباشر «هدف» سازمان است. این تحول، حسابرسی داخلی را با والاترین ماموریتش همسو میسازد: حفاظت از یکپارچگی سازمان، نه فقط رویههای آن.
جوهره «Nose in, Fingers out» آن است که اعضای هیئتمدیره (و کمیته حسابرسی) دست خود را از فعالیتهای عملیاتی دور نگه دارند تا نقش نظارتی مستقلِ آنان دچار خدشه نشود. این اصل به ما میآموزد بین مشارکت عمیق در راهبری شرکت و اعتماد به گروه مدیریت برای اجرای عملیات روزانه تعادل برقرار کنیم.
جلسههای کمیته هیئتمدیره برای عملکرد اثربخش و توانایی آن در انجام نقش تعریفشده حیاتی هستند. این جلسهها، ابزاری هستند که کمیته از طریق آن، مسئولیت جمعی خود برای هدایت سازمان را انجام میدهند.
برای چندمین سال پس از آغاز همهگیری کووید، گزارش سالانه «نبض حسابرسی داخلی آمریکای شمالی» از سوی انجمن حسابرسان داخلی نشان داد که بودجه واحدهای حسابرسی داخلی در حال کاهش است. موضوعی که بر همسویی با راهبرد سازمان و اقدامهای حسابرسی داخلی برای نظارت موثر، تاثیر منفی میگذارد.
در این مطلب، پنج گام عملی برای افزایش اثربخشی حسابرسی ارائه شده است. این موارد، شعارهای مبهمی مثل «هوشمندانهتر کار کن» نبوده، بلکه راهکارهای عملی هستند که میتوانید بلافاصله بهکار ببندید.
در بسیاری از سازمانها، انطباق مثل تئاتر فصلی است؛ جایی که همه چیز درست پیش از حسابرسی، ظاهری آراسته پیدا میکند. کنترلها اجرا، شواهد جمعآوری و رویههای عملیاتی استاندارد طبق دستورالعملها دنبال میشوند، اما فقط به این دلیل که کسی بر آن نظارت میکند.
نکات مفید! در اینجا از بهترین رویههای عملی برآمده از عقل سلیم گرفته تا درسآموختهها، چند نکته و ترفند ارائه شده که به شما کمک میکند به نینجای تدوین صورتجلسههای هیئتمدیره تبدیل شوید.
یکی از چالشهای پیشروی حسابرسان داخلی، تصور مدیران اجرایی از عدم تخصص کارکنان واحد حسابرسی داخلی و دور نگهداری آنان از حسابرسی حوزههای تحت مسئولیتهایشان است.
در این بلاگ میتوانید با اهمیت حسابرسی فرهنگ واحد حسابرسی داخلی، مولفههای کلیدی فرهنگ حسابرسی داخلی آشنا شوید.
۸۰ درصد از سازمانهای مورد بررسی، فعالانه، فرهنگ سازمانی خود را مورد حسابرسی یا سنجش قرار نمیدهند.
در این بلاگ به الگوی راهبری زمین فوتبال میپردازیم. این الگو، مفاهیم راهبری مختلف مرتبط با تعامل میان هیئتمدیره، مدیریت اجرایی، مدیریت عملیاتی، انطباق، مدیریت ریسک و حسابرسی داخلی را در قالب چارچوب سازمانی توضیح میدهد.
همکار حسابرس عزیز آیا تا به حال شده با خودت فکر کنی ... این کاره هستی یا نه؟ نگران نباش - تنها نیستی!
پذیرش توصیههای حسابرسی داخلی توسط مدیران اجرایی و پیادهسازی آن در عمل، به میزان متقاعدکنندگی بستگی دارد. در این مختصر، به ابزارهای افزایش متقاعدکنندگی یافتهها و توصیهها پرداخته شده است.
استفاده از واحد حسابرسی داخلی بهعنوان زمین تمرین مدیریت رویهای است که در آن، افراد پیش از ترفیع به سمت مدیریتی، مدت کوتاهی به استخدام واحد حسابرسی داخلی درآمده یا به آن منتقل میشوند. استفاده از این روش در سالهای اخیر، رواج زیادی پیدا کرده است.
الگوی CCCER/5C، چارچوب نظاممند، قابل اتکا، ساده و در عینحال موثری را بهمنظور مستندسازی یافتهها فراهم میکند. حسابرسان داخلی با بهرهگیری از این الگو میتوانند واقعیتها را سازماندهی نموده و با آمادگی بالاتر و استدلال قانعکننده، مباحث را با مدیریت مطرح کنند تا توصیهها و پیشنهادهای آنان را بپذیرد.
۱. درک کاملی از کسبوکار ندارید. ۲. آیندهنگری نسبت به گذشتهنگری، ارزش بیشتری برای ما ایجاد میکند. ۳. اغلب کار دیگران را تکرار میکنید. ۴. بد نیست گهگاه به نقاط قوت ما اشاره کنید. ۵. بعضی مواقع فقط برای خلاص شدن از شر شما موافقت میکنیم.
۱. اطلاعات شما به اندازه اطلاعات ارائه شده توسط حسابرسان مستقل ارزشمند نیستند. ۲. اطلاعات زیادی را به سوی ما میفرستید. ۳. ای کاش سرنخها را به هم ربط میدادید. ۴. از شما میخواهیم که بر مسائل دیگری به جز کنترلهای مالی تمرکز کنید... ۵. چیزی بیش از سخنگوی مدیریت باشید...
حسابرسان داخلی بهمنظور کسب موفقیت در ایفای وظایف خود باید علاوه بر شم تجاری و مالی، از شم ارتباطی و مهارت برقراری ارتباط با ذینفعان نظیر هیئتمدیره، مدیران ارشد، کمیته حسابرسی، مدیران و کارکنان واحدهای کسبوکار، حسابرسان مستقل و ... برخوردار باشند.
استفاده از برخی جملهها و کلمهها میتواند فرآیند بازنگری پیشنویس گزارش حسابرسی داخلی توسط سطوح بالای مدیریت واحد حسابرسی داخلی را طولانی کند، مقاومت مشتریان حسابرسی داخلی را در پی داشته باشد، بر روابط کاری با آنان تاثیر منفی بگذارد و شهرت واحد حسابرسی داخلی را خدشهدار سازد.